چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

عناوین یادداشت‌ها

  • مرحبا طائر فرخ پی فرخنده پیام ! دوشنبه 7 بهمن 1392 21:46
    بعد یه مطلبی رو من یادم رفت بگم ... شبگرد فقط یه تفریح نبود برای من...ینی اولش بود ولی بعد ترش مسیر زندگیمو مشخص کرد... مثلا اگه برای هرکودوم از شما سوال پیش بیاد که چجوری... اینجوری که من و همسرم از سران :دی شبگرد بودیم... حالا از رضا شروع میکنیم که حدس بزنه همسرم کودوم کاربر بود؟؟!!:دی رضا نکشید ... پس خودم میگم......
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 25 دی 1392 20:32
    بعد از کمتر از نیم قرن تجربه سرماخوردگی اذعان میکنم که گلودرد بدترین نوعشه روحانی مچکریم :دی از موقعی که یادمونه سالی دوبار از یه هفته قبلش نگران نتیجه بازی بودیم که اگه مثلا ببازه چی کار کنیم. کار به نذر و نیازم میکشید حتی :دی ... هنو که نشده ولی دوس دارم یه روزی بیاد که اصن نفهمم اینا کی باهم بازی کردن ...
  • سردفتر آیت نکویی ... دوشنبه 16 دی 1392 17:29
    انشالله که عزاداریاتون مورد قبول پروردگار قرار گرفته باشه و مارم دعا کرده باشین. حلول ماه ربیع الاول رو هم با تاخیر به شما تبریک عرض میکنم. جا داره آغاز سال نو میلادی رو هم از همین جا به مسیحیان هم وطنمون تبریک بگم. برف قشنگی اومد هفته پیش خدارو شکر. آخر عمری برف بازی ام کردیم بعد سالها. دوران عقد هم خوبه هم بد....
  • عقد... شنبه 18 آبان 1392 22:48
    آخرین جمعه سال 1434 هجری قمری اذان مغرب حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها چه حس خوبیه ... این که تا عاخر عمر با یه نفر باشی خوب تر اینکه اون یه نفر بهترین باشه خوب تر تر اینکه عمر عادم محدود به این دنیا نیست . از اینکه عاشق تو ام حس غرور میکنم -خدا رو هر چقدر شکر کنم کمه به خاطر این نعمتش ... -باورش برا همه سخ بود...
  • آخرین چارشنبه ... چهارشنبه 8 آبان 1392 21:29
    -پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «... همانا هر فردی روز قیامت با کسی خواهد بود که او را دوست می داشته است.» « کافی: ج 2، ص 126» -کاش امروز فردا بود ...
  • یه عاشقانه ی ساده دوشنبه 22 مهر 1392 06:15
  • بهترین روز یکشنبه 7 مهر 1392 18:57
    یه روزایی هس که آدم فک میکنه اون روز بهترین روز زندگی ش بوده. ولی میری جلوتر یه روزایی میاد که میشه بهترین روزت. هرچند چیزی از ارزش های اون بهترین قبلیه کم نمیشه. این اتفاق برا من چن دفه رخ داده، به طوری که مطمئنم یه روزی میاد که از بهترین روز زندگی م، که یه هفته هم ازش نمیگذره، بهتره. اولین بهترین روز زندگی م، روز...
  • اژدر پشمک به سر پنج‌شنبه 4 مهر 1392 21:37
    -مکاترونیک یکی از گرایش های رشته مکانیک هست که ترکیبی از مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر می باشد. هیچی دیگه ... بش علاقه مندم ... سلام ارشد! -یکی از دلایل اینکه راننده های ایرانی بد رانندگی میکنن اینه که اعصاب ندارن. اینو وقتی خودم اعصاب نداشتم و همه بهم فوش دادن متوجه شدم:دی -یه میله رو اگه ترد نباشه بخوای بشکونی، اول...
  • چشم و چار! پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 19:22
    متنفرم از ته دل ... من از این جمله : " چشم و چار پدر در میاره! " چه داستانایی داشتیم که یه موقه فامیل از فلان موضوع باخبر نشن که یه موقه چش نزنن .. آخه مردم چش ندارن :| خوبه یکی پشت سر ما اینجوری حرف بزنه ؟ بابا قرآنو که دیگه قبول دارین : وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّث ‏(11-ضحی) و از نعمت پروردگار خویش...
  • ظلمنا انفسنا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 20:12
    فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ ... وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ قَالاَ : رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید ... و...
  • ما ز دریاییم و دریا می رویم شنبه 2 شهریور 1392 05:19
    این بود تو که ماه بلند آسمونی منم ستاره میشم دور دور دورت میگردم اگه ستاره بشی دورم بگردی منم ابر میشم رو رو روتو میگیرم اگه ابر بشی رومو بگیری منم بارون میشم شر شر شرشر میبارم اگه بارون بشی شرشر بباری منم سبز میشم سر سر سردرمیارم اگه سبزه بشی سردربیاری منم گل میشم میشینم کنارت اگه گل بشی بشینی کنارم منم بلبل میشم چه...
  • کارآموزی جمعه 1 شهریور 1392 10:21
    بسیار سفر باید تا پخته شود خامی سفر رو کلا دوست دارم. شاید به خاطر خستگی از این شهر سرد کثیف شلوغه. سکوتی که توی اون روستا بود اولش داشت دیوونه م میکرد. عادت نداشت مغزم :دی کارآموزی رو میشه پیچوند. میشه رفت که با سختی همراهه. میشه هم یه کاری کرد که این سختی خوشایند باشه مثلا چند تا بشیم بریم شمال. یه کارخونه ی خوب. هم...
  • دریا دوشنبه 28 مرداد 1392 00:03
    می روم در آغوش دریا حل می شوم در آن شاید خورشید ابرم کرد باد به شهرتان آوردم آسمان بارید مرا در خانه اتان شاید آن موقع در حیاط باشی روی تاب ، در اوج فرود بیایم در آغوشت احتمالش کم است ... ولی صفر نیست !
  • تو شکل ماه می مونی و مهتاب یکشنبه 27 مرداد 1392 01:35
    هر به چن وخ یه بار ، ماه تو یه زاویه ای قرار میگیره که موقه خواب از پشت پنجره بی پرده اتاقم زل میزنه تو چشام و خب ماه هم مثل خیلی چیز ها ... بعد همینجوری که داریم همدیگرو نگا میکنیم یهو یه تیکه ابر میاد جلو تصویر ولی خب من میدونم اون تیکه ابر هر چقدم بزرگ باشه بالاخره میره کنار من میمونم و ماهم ... این میلی منفرد وقتی...
  • ... شنبه 26 مرداد 1392 19:47
    توی این خونه ی متروک دلم جون میده میمیره شباشم بی ستاره ست و غروباشم نفس گیره به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود ...
  • مناقب المکانیک پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 19:23
    در منقبت رشته مهندسی مکانیک در مقابل رشته مهندسی کامپیوتر همین بس که یک فردی که حتی دانشگاه هم نرفته میتونه یه فعالیتی در زمینه کامپیوتر (مثلا همین وب) انجام بده که بعضا یک فوق لیسانس کامپیوتر هم نتونه اون کار رو بکنه . اما هیچ کسی به جز یک مهندس مکانیک نمی تونه به عنوان مثال یه شافت ساده برا دستگیره درب دستشویی طراحی...
  • کهنه بچه پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 17:03
    قشنگ دم در خونه مون یه دونه از این افغانیا با اسلحه ش وایساده دو ساعته داره دهن آسفالتو آسفالت می کنه حس منطقه جنگی بهم دست داده ، هی احساس می کنم الانه که خط مقدم برسه به ما تجربه خوبه . خیلی خوبه . دس ش درد نکنه نوکرشم هستیم . ولی وقتی منطق کنارش نباشه ، سی شیء نمیرزه :| چه بسا آدم بی منطق بی تجربه بهتر از آدم بی...
  • یه جای دور سه‌شنبه 22 مرداد 1392 20:04
    تو شبگردم یه بار نوشته بودم : ممکنه یه روزی بیاد که برم یه جای دور که هیشیکی دستش بهم نرسه . بعد اونجا هیشکی منو نشناسه . با خودمم هیچی نداشته باشم . کلا صفر . از صفر دوباره شروع کنم . الان خیلی به اون یه روزی نزدیک شدم . اگه مثلا دو سال پیش رسیده بودم به اون یه روزی ، میرفتم ...
  • قالب دوشنبه 21 مرداد 1392 23:24
    امروووووو ووز ... مفتخرم که اولین قالب کاملا بومی رو افتتاح کنم البته مثه بقیه ی افتتاحای مملکت ناقص افتتاح میشه :دی انتقادات و پیشنهادات شما به تکمیلش کمک خواهد کرد
  • استعینوا بالصبر والصلاة جمعه 18 مرداد 1392 20:36
    هر موقه این دعای سمات به گوشم می خوره یاد تکالیف جمعه شب میفتم :دی مسجد نزدیک خونه مون جمعه شب میذاش پشت بلندگو ... از همون موقه ها بود که باید میرفتیم سراغ سمبل کردن تکالیف که اکثرا برنامه ریزی میشد برای زنگ تفریح قبل کلاس :دی وَ یَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ وَ فِی الْمُنْبَجِسَاتِ الَّتِی صَنَعْتَ...
  • بوسه بر باد هوا می زنم از تنهایی ... جمعه 18 مرداد 1392 00:12
    اوقات شرعی امروز به افق تهران ( تقریبا ) : اذان صبح : 4:44 اذان ظهر : 1:11 (ب ظ) غروب آفتاب : 20:00 اذان مغرب : 20:20 نیمه شب شرعی : 0:22 همینجوری ... قشنگ بود عدداش ... عیدتونم مبارک ...
  • امید پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 01:48
    وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ و اگر خدا به تو زیانى برساند آن را برطرف‏کننده‏اى جز او نیست و اگر براى تو خیرى بخواهد بخشش او را ردکننده‏اى نیست آن را به هر کس از بندگانش...
  • دل چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:01
    دل وقتی میگیره ،وقتی تنگ میشه ،کوچیک میشه . بعد میای با یه تهمت ،با یه قضاوت عجولانه ،با یه جهالت متعصبانه ،خیلی راحت ،میزنی این دلو میشکونی . بعد این دل تنها ام باشه ... چیزی دیگه ازش نمیمونه ... درست بشو ام نیس ... ینی خیلی باید دل گنده باشی که رد شی . ولی خب وقتی شیکست خورده هاش میره تو پای اون کسی که شیکوندتش ،...
  • رزق و روزی سه‌شنبه 15 مرداد 1392 22:42
    الرِّزْقُ: ما یُنْتَفَعُ به رزق در لغت به معناى چیزى است که از آن بهره برده مى‏شود . خداوند رزاق ، روزی انسان رو به عهده گرفته و ضمانت نموده . البته تضمین رزق بدون طلب غیر ممکنه. ینی نمی شه تو خونه بشینی به امید این که خدا روزی رسونه . باید طلب کرد . طلب هم یعنی از خانه به منظور کسب روزی حلال بیرون رفت . اینکه میگن...
  • صبحانه حاضرست ، بفرما غزل بنوش سه‌شنبه 15 مرداد 1392 05:16
    موقه نصب بعضی از برنامه ها یه حالتی داره به نام کاستم (custom) که میتونی فقط اون قسمتایی که به دردت می خوره و می خوای فقط از اونا استفاده کنی رو نصب کنی . مسلمونی مام همینه . موقه نصب اسلام رفتیم رو حالت کاستم ، هر چیزی که به دردمون میخورده رو قبول کردیم . مثلا حج خوبه ، خطری نداره ، البیکم میریم . امر به معروف نه ،...
  • ... اما همیشه شعر ، پایان قصه نیست ! یکشنبه 13 مرداد 1392 02:13
    به نام خدا و با سلام بار دیگر در خدمت شما هستیم با یکی دیگر از سری جفنگیات چاردیواری ماهی برگشته ز دریا شدم تا تو بگیری و بمیرانی ام اینکه چرا دوباره اومدم دلیل داره اینکه چرا رفتم هم دلیل داشت حالا نمیدونم الان دلیلش درسته یا نه اون موقه هم ممکن بود دلیلم اشتباه بوده باشه در کل مهم نیست :دی آمده ام بلکه نگاهم کنی...
  • دعا چهارشنبه 27 دی 1391 14:24
    -روزی حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پس ازپایان درس بهمراه یکی از شاگردان خود به راه افتاد. سر راه به حجره یکی ازطلبه ها در مدرسه دارالشفاء رفت.اندکی آنجا نشست سپس برخاست و حجره را ترک کرد. همراهش بادیدن این ماجرا با تعجب پرسید:حاج میرزا ! هدفتان ازسرزدن به حجره این طلبه چه بود؟ میرزا درپاسخ فرمود: شب گذشته هنگام سحر...
  • غریبه پنج‌شنبه 21 دی 1391 23:22
    « اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ » -------------------------------------------------------------- وقتی با عزیزترین کسانت غریبه باشی .... -------------------------------------------------------------- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : تَمامُ التَّقوى أن تَتَعلَّمَ ما جَهِلتَ و تَعمَلَ...
  • من میجنگم سه‌شنبه 19 دی 1391 19:39
    . می بینی پس حتما یه تریپی هس تو باید ببینی دردا رو تا بگیری درس یه روزی درد از بختُ می چینی پس واسـه ی هر در بسـته کلـیدی هس وقتی غرب و شرق در جنگ گرم و نرم و مرد و زن در نقش رهگذر و در گذر از بحث مرگ و خسته از تفنگ تق تق کمک کمک این حرفا قابله درکن ولی من قاتل مرگم چشمامو یه مشتی خاطره تر کرد ولی بازم منم عامل حرکت...
  • انا لله و انا الیه راجعون چهارشنبه 13 دی 1391 16:57
    انا لله و انا الیه راجعون رحلت فقیه عالی قدر شیعه ، استاد اخلاق آیت الله العظمی مجتبی تهرانی را تسلیت می گوییم تا حالا به این دقت نکرده بودم که زاهدان (از شهرهای سیستان ) جمع کلمه زاهد هست . فک می کردم مثلا مثه همدان برا خودش یه کلمه س . یه خواننده بود یادم نیس کی بود . تو یکی از آهنگاش یه جاش یه چیزی می گف یادم نمیاد...