چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

دل

دل وقتی میگیره ،وقتی تنگ میشه ،کوچیک میشه .

بعد میای با یه تهمت ،با یه قضاوت عجولانه ،با یه جهالت متعصبانه ،خیلی راحت  ،میزنی این دلو میشکونی .

بعد این دل تنها ام باشه ... 

چیزی دیگه ازش نمیمونه ... درست بشو ام نیس ... ینی خیلی باید دل گنده باشی که رد شی .


ولی خب وقتی شیکست خورده هاش میره تو پای اون کسی که شیکوندتش ، زمینگیرش میکنه ، یه روزی یه جایی...

یهو مثلا بچه ش میخوره زمین دماغش میشکنه ...

این یه تیکه از دل شکسته شده بوده ، تیکه های دیگه ش مونده

اگه رفتی معذرت خواهی کردی و اون تیکه ها رو برداشتی سعی کردی به هم بچسبونیشون ، شاید دیگه تو پات نره 

ولی اون دل دیگه دل قبل نیست 

نکنیم ... درست نیس ... مواظب حرف زدنامون باشیم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
مدادتراش چهارشنبه 16 مرداد 1392 ساعت 03:17

سلام

سخته نظر گذاشتن اونم برای هر پست. سخت نیست البت. اینکه نخوایی و بعد بخوایی مشکل میکنه کارو!!

ولش!

پستت یه لحظه زمان رو متوقف کرد. بعد تو همینطوری حرکت می کنی در زمان متوقف شده!

سلام جوون

آره می فهمم

عمق فاجعه باعث میشه از زمان و مکان بیای بیرون ...

مهاجر چهارشنبه 16 مرداد 1392 ساعت 22:45

موافقم ،خیلی

اگه آدم بخواد طرف رو هم ببخشه اون حرف رو نمیتونه فراموش کنه ، میمونه و مثل خوره ست ...

دلشکستن خیلی وحشتناکه ، اونی که خورد میکنه و میره گره میفته به کارش ، یه روز یه وقت به یه طرزی خورد میشه همونطور که خورد کرد ...

خدا نکنه هیچوقت دلی رو بشکنیم

آره فراموش کردنش غیرممکنه تقریبا

خدا نکنه ...

حتی نبینیم کسی دلش بشکنه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد