چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

اعتراف

یه کاربری بود تو شبگرد به نام کاربری mary71 و این آواتار :



با اجازه تون این ما بودیم :دی


هدفمون این بود که یه بنده خدایی رو سربه‌سرش بذاریم و یه کم ادبش کنیم . تا یه جاهایی پیش رفتیم دیگه بیخیال شدیم . دیدیم گناه داره :دی

اما اون وسط مسطا چهره بعضی از کاربرا که به ظاهر آدمای خوبی بودن برامون رو شد ...

خلاصه که حلال کنین دیگه :دی



یه دوست داشتم شهریور تصادف کرد مرد .. یه فاتحه بخونین اول تا بگم بقیه شو

بعد یه پسر عمه داشت خواننده بود . الان براش یه آهنگ خونده

اره خلاصه ... یه پسر عمه خواننده هم نداریم مردیم واسمون آهنگ بخونه :|



تا تو بودی در شبم ، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم

حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم

ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم

بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!

ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم

لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!!!


:کاظم بهمنی

نظرات 7 + ارسال نظر
سحر جمعه 1 دی 1391 ساعت 21:37

چی شد هوس کردین اعتراف کنید ؟



کاربری فیک ساختن جذابه ولی باعث میشه همه اعتمادت از بین بره :تجربه

دیگه گفتیم این لحظه های آخر با خیال راحت سرمونو بذاریم زمین :دی

:دی
همچین جذابم نبود

سید حسین جمعه 1 دی 1391 ساعت 22:08

دارم فکر میکنم که دیدمت یا نه ، اصن یادم نمیاد ! مخصوصا اون آوتار
پیر شدم مثکه :دی

خب یه چی میگم شاید بر بخوره ، ولی تنها تو نبودی ، بودن باز هم و البته فکر هم میکردن که کسی نمیدونه :دی

اصن م ازین کار که دو هویته میشن خوشم نمیاد ، هم اعتماد کم میشه که بهتر! هم م یه جورایی طرف هویت خودش رو میبره زیر سوال
ولی خب کار شما واسه سر جا نشوندن بوده ، نمیدونم نظر علما چیه

خب با شما ها خیلی وارد صوبت نمی شدیم ک یادتون بیاد

بله میدونم ... یکی بود با یه کاربری دیگه اومده بود خود منو اغفال کنه مثلا :دی

عاره منم خوشم نمیاد
این موردش فرق میکرد ، وگرنه اعتراف نمی کردم اصن :دی

sunset جمعه 1 دی 1391 ساعت 22:21

:)))))

چه جالب ،
فک کنم اونموقع من به رحمت ایزدی پیوسته بودم :دی
ولی یه بار از پنجره زنده می پاییدم شبگرد رو برخی فکر میکردن شادی ه :دی

ینی میگم این اقایون نصفشون زیر زمینه ...نگید نه :دی /مزاح بود /

بالاخره دنیای مجازیه دیگه هم ادم خوب پیدا میشه هم سه تا نقطه ! :دی هرچند شبگرد جای سالمی بود ولی از وجود نخاله ها هم بی بهره نبود ...

:دی
نه ... زنده بودین هنو ... ولی خب کاربر شناخته شده ای نبود و نمی خواستیم بشه ... تابلو میشد :دی

ما که کلا تو زیرزمین بودیم :دی

بله دیگه ...

ارکیده شنبه 2 دی 1391 ساعت 09:21

لایک به اون جمله ی ما کلا زیر زمین بودیم :دی
این رو هم اعتراف میکردین که با کی دستتون تو یه کاسه بود :D

و ما هم تقریبا حدس میزنیم طرف کی بوده و شما حالشو گرفتین:D

حالا بنده خدا چقد جوابتون رو داده؟!
این کاربری سر آخر بلاک شد درسته؟

:دی
گفتم شاید نخواد :دی

حدس می زدم که شما حدس بزنین :دی

در حدی هست که همین الانم میشه ادامه داد :دی
نه ... تا اون موقه ای که من بودم که نشده بود ... ولی خب دیگه نمیومدیم باش

romina شنبه 2 دی 1391 ساعت 19:54

خدا رحمت کنه پسر عمتو
گفته باشم که من فاتحه رو خوندم
سر پل صراط گیر ندی بهمون

نگران نباش تا اون موقع یکی پیدا میشه برات بخونه


واقعا که
شما هم بله ؟
اکانت الکی میسازین مردمو سر کار میزارید

پسر عمه هام زندن:|
دوستم بود فوت کرد

اوهوم

:دی حقش بود

شهرآشوب:دی دوشنبه 4 دی 1391 ساعت 02:02

سلا ا ا ام
خعلی خوش اومدم مثکه:دی
....
...
...
خعلی کار ... بود در مجموع:دی
خعلی هم بیکار بودین ....
...
دیگه...
اها...
کاش یکمم اسم و آواتار خودتون به اندازه ی این کاربره جذاب بود!
:دی
.....
ببین بار اولی چجور عادمو ...چیز میشه!:دی

ئه سلام:دی ... نصف شب چرا داد میزنین ملت خوابن :دی
بیشتر :دی
....
...
...
اره میدونم خیلی کار قشنگی بود در مجموع :دی
اینم میدونم :دی
...
...
...
...:دی
...
:دی

محمدرضا چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 16:27 http://sokraneh.blogfa.com/

این کاربری های جعلی داستانها داره.
مخصوصا وقتی میخوای مخ بزنی.
گرچه من دست به چنین کار کثیفی نزدم ولی خبر دارم بعضیها چه کارهایی که نکردن

اوهوم
:D
البته ما تمیز کار میکردیم :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد