چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

بساط ما ...

شعر گفتنم کاریُ‌ام نداره‌آ دایی

نگا کن اینجوری 

بیاه 


یک گوشه‌ی تمیز کنار حیاط ما

یک خوشه‌ی مویز کنار بساط ما


یک آسمان ستاره و یک ماه نیمه جان

شد میهمان سرزده‌ی اختلاط ما


ابر آمد و گرفت جلوی دیدگانشان 

می خواست ملتفت نشن از ارتباط ما


باران گرفت نم نم و نعمت بشد تمام

افزود مدتی به سرور و نشاط ما


شدت گرفت بارش و حقاً که گند زد

طغیان جوی آب مجاور بساط ما


قسمت نبود مثکه بساط و نشاط ما

باشد خودش گذر کند از انحطاط ما


:روند داستان کاملا تحت الشعاع قافیه ها بود و در واقه من بیگناهم :دی

یه ساعتم بیشتر طول نکشید سرودنش 

اره خلاصه .... کاری نداره ... فقط وقت میخواد ... در نتیجه شعرا اکثرا بیکار بودن یا اینکه بیکارا اکثرا شاعرن :دی


نظرات 7 + ارسال نظر
سانست دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت 21:12

مثکه آب و هوا روی لهجتون هم تاثیر گذاشته :دی /الان اون تیکه اولیه مشهدی بود؟ :دی/

بح بح در واقع بـــــــــــــــــــــــــــــح بــــــــح "ما " :دی خب دیگه چه خبر؟ :دی
نچ ... "قسمت نبود مثکه بساط و نشاط "ما" آخی ...:حلقه زدن اشک:" :دی

قشنگ بود موفق باشید:)

نچ .. نه مشهدی نبود :دی

:دی

اره دیگه بساط منقل و اینامون خراب شد ... هعی .. :دی

سلامت باشید

ارکیده دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت 21:16

هر دو مورد صحیح می باشد
البته من یکی چند روزم وقت بزارم چیزی حاصل نمیشه :D

:دی
منم فک نمیکردم اصن چیزی حاصل شه ...
هر چند الانم چیز خاصی حاصل نشده :شکنجه نفسی :دی

سید حسین سه‌شنبه 21 آذر 1391 ساعت 16:49

نسبت به سن ت خوب بود :دی

حالا این رو گفتی واس بگم که : و الشعرا یتبعهم الغاوون :دی (224 شعرا)

وزن عمودی شعرت چی بود ؟ :D


ای شاعر هفتادی ، شـعرت بـ دلم بنشست! / هر چند که در معنی ، آوردِه اَم در بـُن بست
مدیون زمان ی گر ، بیت م به خودت گیری / هر جند که از شعرت ، ظـَـهرش پروفایل ویبرَست :دی
(ا لحاظ دو بیتی سر برهنه و اینا)

:دی

عاره بابا میگم که ... ( حالا معنی آیه هه چی میشه؟:دی )

وزن مزن اینا حالیم نمیشه :دی


:دی ... معنیشو ... ممم ... ولش کن :دی

شمام طبع شعرت بدیُ‌م نیستا دایی :دی

sahar سه‌شنبه 21 آذر 1391 ساعت 20:11

یا خدا

چه استعدادهای تو این وب ها دارن حروم میشن

مسئولین رسیدگی کنن
باتچکر

:دی

مسئولین اگه رسیدگی میکردن که این وعضیت مملکت نبود ... با این نوناشون :دی

sahar چهارشنبه 22 آذر 1391 ساعت 10:30

یا خدا سیدهم شعر گفتن :| :|:|

چه ربطی داره باید بروز پیدا کنه که انگار اینجا فوران کرده :))))

سانی و سمانه شما هم بسم الله ..
تریبون آزاده

محدودیتا و حق خوری ها و ... هایی که تو کشور هست استعدادا رو کور می کنه ... من از اولشم باید فرار مغزها می کردم:دی
حالا اینا که شوخیه ... بله درست میفرماین، باید بروز پیدا کنه

محمدرضا پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 23:47 http://sokraneh.blogfa.com

حمیدرضا تو حوزه استحفاظی من وارد میشی بعد توهینم می کنی؟
دلم برات تنگ شده

به به ... ببین کی اینجاس
دیگه کاری بود که از دستم برمیومد :دی

دلت برا چی من تنگ شده ؟... میگم بیکارین میگی نه ... بیکار نبودی که دلت برا من تنگ نمیشد:دی

خوشحالمون کردی ...

شهرآشوب:دی دوشنبه 4 دی 1391 ساعت 15:53

عادم این چیز.....پیشرفت بچه ها رو میبینه ذوق مرگ میشه اصن!!!
....
...
...
یک خوشه ی میز....!!

یک خوشه مویز
مثکه بد خوابیدین :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد