چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

چاردیواری

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! ...

شکوائیه

بازم داستان تکراری شکاف بین نسل ها و ...

خب اختلاف سنی 45 سال کم نیس

بعضی وقتا اصن نمی فهمم بابام چی میگه

تنها کاری ام که میتونم بکنم سکوته


...

و این داستان ادامه دارد ...

نظرات 4 + ارسال نظر
سمانه جمعه 19 آبان 1391 ساعت 21:03

سکوت خیلی خوبه، عالیه که میتونی سکوت کنی
این روحیه تو تقویت کن:)

سخته ولی اره خوبه
باشه:)

سانست دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 15:31

قبول دارم ... سخته ... اصن گاهی ادم عصبی میشه ... :|

هر چی به این امروزی ها میگم تا جوونیت بچه بیاریدگوش نمیکنن که ... :|:| :دی اختلاف سنی زیاد با بچه جالب نیس ... اصلن ادم خیلی از حرفها رو نمیتونه بزنه !

اتفاقا همین الان داشتیم دوباره حرف میزدیم ...
اندفه دیگه سکوت نکردم
فهمیدم علاوه بر این که من حرف اونارو نمی فهمم ...اونام حرف منو نمی فهمن

بساطی داریم خلاصه

سانست دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 15:32

ئئئئه اینجام اینطوریه ... :دی مطلب خودش میره :ندید بدید:
میگم خوب شاید یکی چیز خوبی ننوشت چی بوگوم ...دی

به من ارتباطی نداره:دی

Reza-Zeus پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 01:26 http://www.reza-zeus.blogsky.com/

بی صبرانه منتظره ادامه این داستان هستیم :D

منتظره باش:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد