می روم در آغوش دریا
حل می شوم در آن
شاید خورشید ابرم کرد
باد به شهرتان آوردم
آسمان بارید مرا در خانه اتان
شاید آن موقع در حیاط باشی
روی تاب ، در اوج
فرود بیایم در آغوشت
احتمالش کم است ... ولی صفر نیست !
هر به چن وخ یه بار ، ماه تو یه زاویه ای قرار میگیره که موقه خواب از پشت پنجره بی پرده اتاقم زل میزنه تو چشام
و خب ماه هم مثل خیلی چیز ها ...
بعد همینجوری که داریم همدیگرو نگا میکنیم یهو یه تیکه ابر میاد جلو تصویر
ولی خب من میدونم اون تیکه ابر هر چقدم بزرگ باشه بالاخره میره کنار
من میمونم و ماهم ...
این میلی منفرد وقتی رای اعتماد نیورد حال کردم . خیلی از خودش تعریف می کرد . خیلی مَن مَن می کرد